بررسی سیاست‌گذاری فرهنگی حکومت ناصری در مواجهه با تجدد غربی

نویسندگان

    فاطمه‌ ابوالحسنی نائینی * گروه تاریخ اسلام، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران fatemeh.abolhasani90@yahoo.com

کلمات کلیدی:

ناصرالدین‌شاه قاجار, تجدد غربی, سیاست فرهنگی, دارالفنون, مدرنیته ایرانی, اقتدار سنتی, نهاد روحانیت

چکیده

مقاله حاضر به بررسی سیاست‌گذاری فرهنگی حکومت ناصری در مواجهه با تجدد غربی می‌پردازد؛ دوره‌ای که آغازگر شکل‌گیری نهادهای مدرن در ایران بود اما در عین حال با تناقضاتی بنیادین میان سنت و مدرنیته همراه بود. ناصرالدین‌شاه، تحت تأثیر سفرهایش به اروپا و مشاهدات مستقیم از تمدن غربی، درصدد نوسازی ساختارهای فرهنگی، آموزشی، و هنری کشور برآمد، اما این نوسازی را در چارچوبی محافظه‌کارانه، اقتدارگرایانه و کنترل‌شده دنبال کرد. تأسیس دارالفنون، گسترش مدارس جدید، ترجمه متون علمی، رواج عکاسی و نقاشی رئالیستی، و اصلاحات محدود در سبک زندگی اشرافی، بخشی از این تلاش‌ها بودند. در عین حال، دولت ناصری با اتکا بر مشروعیت دینی و نهاد روحانیت، کوشید از تعارض جدی با ساختارهای سنتی پرهیز کرده و تجدد را به‌شکل گزینشی و مهار‌شده به جامعه وارد کند. مقاله با رویکرد تاریخی-تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر، نشان می‌دهد که سیاست‌های فرهنگی دوره ناصری بیش از آن‌که در راستای مدرن‌سازی واقعی باشد، واجد نوعی دوگانگی ساختاری بودند که از سویی تجدد را به‌عنوان ابزاری برای تقویت سلطنت می‌خواستند و از سوی دیگر از تبعات اجتماعی، سیاسی و فکری آن هراس داشتند. این سیاست‌های دوگانه، اگرچه موجب آغاز فرآیند آشنایی ایران با مدرنیته شدند، اما به دلیل کنترل محتوا، محدود بودن مخاطبان و فقدان بنیان نظری روشن، نتوانستند به نهادینه‌سازی فرهنگی یا دگرگونی اجتماعی پایدار منجر شوند. در نتیجه، سیاست فرهنگی ناصری الگویی از مدرنیزاسیون نمایشی، دولتی و محافظه‌کارانه را رقم زد که در دهه‌های بعد، زمینه‌ساز تعارضات گسترده‌تری در گفتمان سنت و تجدد در ایران شد.

دانلودها

دسترسی به دانلود اطلاعات مقدور نیست.

مراجع

Afary, J. (1996). The Iranian Constitutional Revolution, 1906–1911: Grassroots Democracy, Social Democracy, and the Origins of Feminism. Columbia University Press.

Amanat, A. (1997). The Pivot of the Universe: Nasir al-Din Shah Qajar and the Iranian Monarchy, 1831-1896. University of California Press.

Ashraf, A. (1988). Historical Obstacles to the Development of a Bourgeois Democracy in Iran. International Journal of Middle East Studies, 20(1), 1–23.

Boroujerdi, M. (1996). Iranian Intellectuals and the West: The Tormented Triumph of Nativism. Syracuse University Press.

Dabashi, H. (2001). Iran: A People Interrupted. New York: The New Press.

Floor, W. (2001). Education in Qajar Iran. Mage Publishers.

Katouzian, H. (2003). State and Society in Iran: The Eclipse of the Qajars and the Emergence of the Pahlavis. I.B. Tauris.

Keddie, N. R. (2006). Modern Iran: Roots and Results of Revolution (Updated Edition). Yale University Press.

Martin, V. (2010). Islam and Modernism: The Iranian Revolution of 1906. I.B. Tauris.

Najmabadi, A. (2005). Women with Mustaches and Men without Beards: Gender and Sexual Anxieties of Iranian Modernity. University of California Press.

Tavakoli-Targhi, M. (2001). Refashioning Iran: Orientalism, Occidentalism and Historiography. Palgrave Macmillan.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۳/۰۷/۰۱

ارسال

۱۴۰۳/۰۵/۰۶

بازنگری

۱۴۰۳/۰۶/۱۲

پذیرش

۱۴۰۳/۰۶/۲۱

شماره

نوع مقاله

مقالات

ارجاع به مقاله

ابوالحسنی نائینی ف. (1403). بررسی سیاست‌گذاری فرهنگی حکومت ناصری در مواجهه با تجدد غربی. پژوهشنامه تاریخ سیاسی ایران، 2(3)، 15-30. https://iphrj.com/index.php/iphrj/article/view/10

مقالات مشابه

1-10 از 47

همچنین برای این مقاله می‌توانید شروع جستجوی پیشرفته مقالات مشابه.